رابطه تخته نرد و پا
بابايي و دايي شهرام فكر كردند كه تو ديگه بزرگ شدي و خيلي مزاحم تخته بازيشون نمي شوي. اين بود كه نشستند تا يك دست تخته بزنند اما تو آمدي روي پاي بابايي و هر باز كه تاس ها روي زمين ريخته ميشد، دولا مي شدي و برش مي داشتي و به نفر بعدي مي دادي. دايي شهرام حوصله اش سر رفت و گفت كه شما نمي خواهد زحمت بكشيد چون خود بابايي برمي داره. ولي تو گفتي: آخه بابام پاش درد ميكنه نمي تونه برداره!!!
نویسنده :
آقای پدر یا خانم مادر
9:51